دنیای یک نویسنده دیوانه و منزوی

تنهایی آنقدرها هم بد نیست.

من از آن آدم‌هایی هستم که خوشبختی‌اشان، نه در میان مردم و در اسارت حرف‌های بیهوده و مهملشان، بلکه در میان صفحات کتاب است.
ترهاتی همچو غیبت و شایعه، بیش از هر چیز آزارم می‌دهند؛ تا جایی که حاضرم هیچ دوستی نداشته باشم ولی درگیر این مزخرفات نشوم.

بایگانی

فرزندان امیلی p2

يكشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ

لی‌لی جانسون. enfj.2w9.

Marauders Fancast Pt 1 | Fandom

"برام مهم نیست که بقیه راجع بهتون چی فکر می‌کنن. مهم قلبمه که می‌گه آدمای خوبی هستین."

روابط اجتماعی به شدت قوی.

مامان هر کی بهش نزدیکه. همیشه نگران بقیه‌ست.

نوازنده‌ی فوق‌العاده ویولون.

همیشه حامی کساییه که براشون قلدری می‌شه. 

خیلی طول کشید تا بتونه اعتماد ویلیام رو جلب کنه  بهش بفهمونه تو قلبش خبری از ترحم پوچ و توخالی نیست.

معمولا خیلی آروم و مهربونه ولی اگه عصبانی بشه... خب، فقط خدا باید کسی که عصبانیش کرده رو نجات بده.

معمولا برای ویلیام و تئودور ویولون می‌زنه. اونا هم با وجود این که خیلی خوششون می‌آد چیزی بروز نمی‌دن.

گشنه‌ترین آدمی که می‌تونید تو عمرتون ببینین{البته بعد مری و  داریا.} در عین حال تجرک زیادی هم داره.

معمولا نقش وجدان بیدار رو واسه همکلاسی‌هاش بازی می‌کنه.

آدم صلح طلبیه.

از دعوا و دراما متنفره و دست اندرکارانشو بدجوری می‌شونه سر جاشون.

کسی جرئت نداره جلوش هر اظهار نظری مبنا بر برتر بودن بر اساس نژاد و پول و مقام به زبون بیاره.

استعداد نویسندگی در سطح متوسط.

دستپخت افتضاح. 

یکی از دانش آموزای ممتازه.

کتاب محبوبش مدرسه خوبی و شرارته.

اوتاکوئه. انیمه وقتی مارنی آنجا بود موردعلاقه‌اشه.

حوصله سریال دیدن نداره و معمولا سریالا رو نصفه ول می‌کنه.

شخصیت هایی که من رو یادش می‌اندازن: لی لی اونز، جینی ویزلی و الیزابت بنت.

دورا رز.infp.4w5.

Fan Casting Savanna Lee Smith as Dorcas ...

"اگر بزرگ شدن یعنی قضاوت کردن، دروغ گفتن و تظاهر کردن، ترجیح می‌دم تا آخر عمرم بچه بمونم."

همیشه موهاش پر از گله.

عاشق خیالپردازی کردنه و برای همه چیز سناریو می‌سازه.

یه نقاش حرفه‌ایه.

نویسنده‌ای بسیار خلاق.

تنهایی رو ترجیح می‌ده، ولی ارتباط برقرار کردن براش اصلا سخت نیست.{ویلیام و تئودور رو هم ایشون باهم آشنا کرد.}

به خاطر رفتار متفاوتش کمتر کسی تو کلاسشون باهاش دوست می‌شه.{توضیح: لی لی و دورا و ویلیام و تئودور تو یه کلاسن و جو کلاسشون بی نهایت سمیه.}

عاشق اینه که بشینه واسه ویلیام و تئودور و لی لی از سناریوهاش بگه.

رو هر چیزی از اسمش خوشش نیاد؛ اسمی که خودش دوست داره می‌ذاره. {مثلا حیاط مدرسه رو گرین گیبلز صدا می‌کنه.}

عاشق حیووناست.

راحت می‌خنده و راحت گریه می‌کنه.

کتابای مجبوبش آن شرلی، بابا لنگ دراز و دختر مهتابن.

شخصیتایی که من رو یادش می‌اندازن زیادن... لونا لاوگود، پاندورا روزیه، آن شرلی و  هیکاری به امید دل بستم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۱/۰۴
Emily silver

نظرات  (۲)

۰۵ فروردين ۰۴ ، ۱۹:۰۷ چوی زینب دمدمی

چه اکیپ قشنگی دارن😭

دورا همتایپمه ولی کاش منم ارتباط برقرار کردن برام راحت بود..

پاسخ:
دورا هم تا قبل از آشنایی با لی‌لی خجالتی بوده..

۰۵ فروردين ۰۴ ، ۱۹:۳۱ چوی زینب دمدمی

بهترین دوست منم یه enfj عه اما همچنان همینم.

پاسخ:
یه پاسخ از طرف ویلیام:
در واقع، خجالتی بودن می‌تونه شما رو از مفاسد اخلاقی و زوال رو به رشد بشر مصون نگه داره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی